
یک آسیبشناسی: فواید و زیانهای وبلاگنویسی (قسمت اول)
شنبه 94/03/09
معمولا تا صحبت از وبلاگنویسی میشود، آدمهایی پیدا میشوند که این سؤال را مطرح میکنند: «که چه بشود؟»
بسیاری از این افراد شناخت درستی از وبلاگنویسی ندارند و تصور میکنند وبلاگنویسی محدود به پستهای کوتاه شاعرانه و عاشقانه و نقل جسته گریخته خاطرات میشود.
معدود افرادی هم که میدانند وبلاگنویسی چه جایگاهی دارد، بهانه میکنند که وبلاگنویسی وقت و انرژی فوقالعادهای میخواهد، در صورتی که این روزها را همین افراد را میبینیم که ساعتها در محیط وایبر مشغول گفتگوهای غالبا بیهوده و وقتگیر میشوند.
اما در این پست میخواهیم با هم بررسی کنیم که وبلاگنویسی چه فواید و یا آسیبهایی میتواند داشته باشد.
در این نوشته منظور ما از وبلاگنویسی یک جریان مستمر، پایدار و هدفدار است که منجر به تولید محتوا، بیان کردن نظرات و نقدهای عمیق، ترجمه و پدید آوردن مطالب خوب علمی باشد. به عبارتی ما وبلاگنویسی حرفهای و نه وبلاگنویسی تفننی را مد نظر داریم.
...
فواید وبلاگنویسی
۱- شما میتوانید تبدیل به یک برند شخصی شوید: در صورتی که چند سالی کار کنید و مدام مطالب سطح بالا تولید کنید، تبدیل به یک برند خواهید شد، طوری که نظر شما برای مردم مهم میشود و مردم دوست دارند، در مورد همه رویدادها و پدیدهها نظر و دیدگاه شما را بدانند.
۲- شبکه شدن با افراد ارزشمند: معمولا ما در زندگی عادی، خیلی کم پیش میآید که دوستانی با نظرها و دیدگاهها و اهداف نزدیک پیدا کنیم. افرادی که دوست ما در دنیای فیزیکی هستند، خیلی وقتها فرسنگها با ایدهآلهای ما فاصله دارند و با علایق ما بیگانهاند.
اما بعد از مدتی وبلاگنویسی، در روندی آهسته، شما به تدریج کسانی را پیدا میکنید که از نظر فکری به شما نزدیک هستند.
اصلا نیاز نیست که تعداد این افراد بیشتر باشد، کافی است که ده نفر از چنین دوستانی داشته باشید، تا دیگر حس غربت نکنید.
۳- تکامل شخصی: وبلاگنویسی به معنی واقعی کلمه میتواند از شما آدم بهتری بسازد. اگر شما پستهای محققانه و نه پستهای سطحی بنویسید، به تدریج یاد میگیرید که در مورد هر چیزی به صورت ژرف اندیشه کنید، تحقیق کنید، فکتها را کنار هم بچینید. به تدریج یاد خواهید گرفت که همین ویژگی را وارد زندگی خود هم بکنید و آدمی تکانهای نباشید.
۴- خودشناسی: با وبلاگنویسی به تدریج شما با اهداف و امیال مخفی و واقعی خود آشنا میشوید.
در حین نوشتن پستها، شما به تدریج سیری در «هرمهای نیازهای فردی» میکنید، به خودشکوفایی میرسید و به آنجا میرسید که ایجاد دنیایی بهتر برای همه، هدف غائیتان میشود.
۵- شهرت و افتخار: اما یک چیز خوب و شاید هم مزاحم در وبلاگنویسی رسیدن به شهرت و افتخار است، شماری از ما این مطلب را دوست داریم، بعضی از ما هم نه.
۶- پول: البته برای رسیدن به پول شما باید مهارتها و تواناییهای زیادی کسب کنید و بدانید که چطور باید بازاریابی کنید و با توجه به جو ایران، چطور امور مالی را بومی کنید.
در ایران تعداد وبلاگنویسهایی که از این محل، صاحب درآمد جانبی میشوند، بسیار انگشتشمار است.
۷- اعتماد به نفس: آدمی خجول و درونگرا هستید؟! وبلاگنویسی میتواند به تدریج باعث اعتماد به نفس شما شود. وقتی پستهای شما و اندیشه ارزشمند پنهان شما، به تدریج از سوی انبوهی از خوانندهها کشف شود، شما به ناگاه متوجه میشوید که یک آدم حاشیهای بیارزش نیستید، بلکه برعکس میتوانید افکار عمومی را هم جهت بدهید.
۸- توانایی کنترل احساسات و عواطف: با وبلاگنویسی به تدریج یاد میگیرید و تجربه پیدا میکنید که نوشتن پستهای تکانهای و اظهار نظرهای شتابزده، با عکسالعمل منفی خوانندهها روبرو میشود.
بنابراین یاد میگیرید که به جای سیاه و سفید دیدن، خاکستری ببینید و از منظرهای مختلف به پدیدهها و رویدادها نگاه کنید، خودتان را به جای افراد مختلف بگذارید و منصف باشید و در بعضی از موارد هم «مصلحتگرا» باشید و با اظهار نظرهای دپلماتیک، از کنار چیزهایی که نمیشود در مورد آنها به وضوح صحبت کرد، بگذرید!
۹- متفاوت باشید: میخواهید به جای سر کردن در فیسبوک و وایبر کار ارزشمندی انجام بدهید؟ وبلاگ بنویسید!
۱۰- مدیریت زمان: شرط وبلاگنویسی منظم آن است که بتوانید مدیریت زمانی خوبی داشته باشید، اوقات مرده خود را به حداقل برسانید و در ساعاتی که آنلاین هستید به جای وبگردی بیبرنامه، متمرکز باشید.
۱۱- دانشمند و فرزانه و سخنور شوید: لازمه وبلاگنویسی موفق آن است که برای نوشتن هر پست به منابع مختلف سر بزنید، آنها را با دقت بخوانید، نتیجهگیری کنید. برای وبلاگنویسی باید دانش زبان انگلیسی خوبی داشته باشید و درک مطلبتان را هم توقیت کنید.
شما باید مهارتهای نوشتاری خود را ارتقا بدهید و دایره واژگان خود را توسعه بدهید و تمرین مرتب همه این کارها در قالب وبلاگنویسی، شما را آدمی حکیم و البته فرزانه میکند.
شما علاوه بر اینکه منبعی از دیتاهای خوب میشوید، توانایی استدلال و بحث و مناظره پیدا میکنید. میتوانید از زوایایی بدیع به رویدادها نگاه کنید و در مهمانیها و جلسات، چشمها را خیره کنید!
ادامه در قسمت دوم :آسیبهای وبلاگنویسی
منبع : یک پزشک

پرسش متدوال - امکانات ورد در ارسال مطلب جدید
جمعه 94/03/08
پرسش :وقتی وارد قسمت ارسال مطلب جدید میشم صفحه ای که امکانات ورد داره باز نمیشه. لطفا راهنمایی فرمایید. - عدم مشاهده نوار ابزار ویرایش متن-
پاسخ: صفحه ارسال مطلب جدیدهمانطور که اشاره فرمودند یک نوار ابزار ویرایش و فرمت متن دارد که اگر شما در حالت درج HTML قرارگرفته باشید ، این نوار ابزار برای شما نمایش داده نمی شود.
برای خارج شدن از حالت HTML کافیست دکمه WYSIWYG در صفحه ارسال مطلب جدید را یکبار کلیک کنید.
آخرین بروزرسانی: 17 بهمن 1395

چطور میتوانم عضو گروه طلبه آنلاین شوم؟
پنجشنبه 94/03/07


چگونه محتواهای تأثیرگذار در اینترنت بنویسیم؟
سه شنبه 94/03/05
در شرایطی که نویسندگان و وبلاگنویسهای بزرگ، برای پیدا کردن مسیرشان، سالها تقلا میکردهاند، ارائه یک شیوه و یا نسخه معجزهآسا که بتوانید با پیروی از آن، ناگهان به یک وبلاگنویس و محتواساز «تأثیرگذار» تبدیل شوید، کودکانه مینماید.
بعضیها تصور میکنند که نوشتن در محیط اینترنت ساده است، این اشخاص چند دسته هستند:
...
الف- دستهای از اینها اصولا از اینترنت جز برای سرگرم شدن یا کنجکاوی در پروفایلهای دوستان خود در فیسبوک استفاده نمیکنند، اینها را میتوانیم جماعت «فست فودی» بنامیم که به اینگونه کاربری سهل و ساده و بیدغدغه و سرخوشانه خو کردهاند و از آنجا که آنها تفاوتی بین یک محتوای زرد کپیپیست شده با مطلالبی که به دقت انتخاب، ترجمه یا تألیف شدهاند، نمیبینند، کاری وبلاگنویسی یا محتواسازی متعهدانه در شبکههای اجتماعی را بیهوده میدانند.
ب- دسته دوم، قشری هستند که تفاوت مطلب خوب از بد را میشناسند، در بین آنها حتی خورههای کتاب و افرادی تحصیلکرده هم پیدا میشود. اما آنها شخصا دست به قلم نبردهاند و نمیدانند که اداره کردن یک سایت چه مشکلاتی دارد.
بعضی از افراد این دسته آنقدر به خواندن مطالب نشریههای کاغذی عادت کردهاند که نمیدانند، وبلاگنویسی برای خود تکنیکهای متفاوتی دارد. یک مطلب فاخر ادبی در یک نشریه ادبی خوب، لزوما یک مطلب وبلاگی جذاب نخواهد بود و باید بسیار ویرایش شود تا بتواند روی مخاطبان عجول وبی که مطالب را بیشتر اسکن میکنند تا مطالعه، تأثیر بگذارد.
ج- دستهای هم هستند که میتوانیم آنها را جماعت خودخواه و از خود راضی وب بدانیم. آنها میخواهند وبلاگها و وبسایتها همیشه مطابق تمایلشان مطلب بنویسند، اگر مطالب هنری و ادبی دوست داشته باشند، به نشر مطالب آیتی اعتراض میکنند و اگر طرفدار یک برند خاص باشند به بازتاب اخبار برند دیگر اعتراض میکنند.
با این مقدمه میرسیم به مطلب اصلی این پست، در زندگی ما افرادی از تیپهای مختلف میبینیم که اهداف مختلفی در سر دارند و فلسفه زندگیشان با هم متفاوت است: برخیها میخواهند به مدارک علمی دست پیدا کنند و از این طریق ثروتمند و مشهور شوند، برخی میخواهند تحصیل کنند تا داناتر شوند و اگر هم از این رهگذر، درآمد خوبی داشت باشند، راضیتر خواهند بود. برخیها میخواهند دیگران را له کنند تا خود را باتلاق جامعه بیرون بکشند، برخیها یک زندگی کسالتبار را ترجیح میدهند، … و در این میان کسانی هم هستند که دوست دارند تأثیر ایجاد کنند و تغییر ایجاد کنند.
در محیط وب هم شخصیتهای همارزی داریم:
- ما کسانی را داریم که تنها میخواهند وبمستر باشند، سرویسی را با کیفیت نصفه و نیمه مدیریت کنند و به درآمدی دست پیدا کنند.
- دستهای دیگر میخواهند کارآفرین باشند و همواره با ابتکارهایی، سرویس خود را بهتر کنند.
- کسانی را هم داریم که دوست دارند نویسنده اینترنتی باشند. اینها هم طیفهای مختلفی دارند: دستهای که میخواهند با نوشتن مطالبی هر چند سطحی و پوستهای لایک بیشتر بخورند و ترافیک سایت خود را بالا ببرند. دستهای که چند صباحی مطالب خوبی مینویسند و زود مأیوس میشوند و صحنه را ترک میکنند و دستهای با پشتکار زیاد که تسلیم نمیشوند و میخواهند با مخاطبشناسی و ایجاد محتواهای تأثیرگذار، مخاطبان خود را به اندیشیدن تشویق کنند و در آنها تغییر ایجاد کنند.
حالا ما در این پست میخواهیم ببینیم که این جماعت آرمانگرای آخری از چه تکنیکهایی میتوانند استفاده کنند تا بتوانند موفقتر باشند.
۱- استفان کینگ:
«هدف از نویسندگی پول درآوردن، مشهور شدن، دوست پیدا کردن یا محبوب شدن نیست. در پایان، آنچه هدف غایی نویسندگی است، غنی کردن زندگی کسانی است که آثارتان را میخوانند و نیز غنی کردن زندگی خودتان است.»
ترفند شماره یک شما باید این باشد که بتوانید خوانندگان خود را به شدت تحت تأثیر قرار بدهید، تلنگری به آنها بزنید و آنها را رخوت درآورید، مطلبی منتشر کنید که هر چند توسط جماعتی اندک درک شود، اما آنقدر مهم باشد که این دسته ماهها و یا سالها شما را فراموش نکنند.
در وب فارسی هم، ما فورومها و سایتهایی داریم که با انتشار خبرهای سطحی، ترافیکی بسیار بیشتر از وبلاگهای خوب دارند.
اما آیا هدف هیت است؟!
جالب است که حتی از دید اقتصادی هم این فورومها و سایتها در طولانیمدت موفق نیستند. چرا؟
الف- گوگل میانهای با این سایتها ندارد و رنک این سایتها عموما پایین است.
ب- مخاطب فقط برای سرگرمی فقط چند ثانیهای در آنها میماند و بعد به کل آنها را فراموش میکند.
ج- میزان کلیک روی آگهی آنها پایین است و حتی اگر میزان کلیک آنها باشد، شاخص مهمتری که «خرید به ازای کلیک» باشد، در آنها پایین است.
این سایتها مثل شهابی میآیند و میروند و هیچ کدام عمری طولانی ندارند.
۲- زمانی که میتوانید حرفی را در قالب عبارات کوتاه بیان کنید، از عبارات طولانی استفاده نکنید.
این حرف را جورج اورول گفته است.
سرراست حرف بزنید، لقمه را دور سر نچرخانید، تا جایی که میتوانید ساده و پیراسته مطالبتان را ذکر کنید.
۳- در مورد آنچه که در آن تخصص و مهارت دارید، بنویسید.
هیچ کس به اندازه خودتان با مهارتها و دانش خودتان آشنا نیست.
متأسفانه مشکل وبلاگستان ما این است که همه با دیدن موفقیت چند سایت آیتی تصور میکنند که برای موفق شدن باید در مورد آیتی نوشت.
اما باور کنید که سوژههای زیادی برای موفق شدن به غیر از آی تی وجود دارند، مشکل این است که خیلیها استعداد لازم برای نوشتن مطالب خودشان ندارند.
هنوز هم در وبلاگستان ما جای سایت یا وبلاگی که گردانندگان آن عاشق فوتبالهای خارجی باشند و با تحلیلهای عالی به صورت چندرسانهای در مورد فوتبال بنویسند خالی است. به همین ترتیب ما کمتر وبلاگی با محتوای تاریخ یا علوم پایهای مثل فیزیک یا شیمی داریم.
در صورتی که من به عنوان یک آدم غیرمتخصص مثلا در زمینه شیمی، فیزیک یا ریاضیات میدانم که میشود وبلاگهایی جذاب در مورد این رشتهها درآورد.
شرط موفقیت در محیط اینترنت ایجاد محتواهای متفاوت و غیرتکراری است و نه مثلا تلاش برای نقل اخبار نهچندان مهم در مورد گجتهایی که مردم ایران با توجه به شرایط اقتصادی که در آن به سر میبریم، قدرت خرید آنها را ندارند!
۴- نوشتن کار سختی است؟ مشکل چیست؟ آیا استعداد ندارید؟!
نه! در حقیقت اگر دشواری برای نوشتن دارید و نمیتوانید مفاهیم ذهنی خود را روی کاغذ آورید، اگر انگشتان شما به راحتی روی کیبورد به رقص درنمیآیند، به خاطر این است که نوشتن واقعا کار دشواری است.
میگویند که از کوزه همان برون تراود که در اوست. اگر شما آدم اهل مطالعهای نباشید و انبوهی از جملات، اصطلاحات، داستانها، لطایف و استعارهها را نخوانده باشید، اگر دایره واژگان شما محدود باشند، همیشه در نوشتن مشکل خواهید داشت.
من آدمهای متخصص زیادی چه در پزشک و چه مهندس میشناسم که آدمهای خوشفکری هستند، اما فقط معدودی از آنها مهارتهای نوشتاری لازم را دارند.
ممکن است تصور کنید که نوشتن یک مطلب فناوری که دیگر مطالعه ادبی نمیخواهد! اما سخت در اشتباهید! مطالعه مستمر آثار ادبی شما را از قالب یک نویسنده ماشینی درمیآورد و به یک نویسنده انسانگرا تبدیل میکند. در این صورت میتوانید بهتر مقدمه خود را شروع کنید، بهتر روانشناسی از راه دور کنید و بهتر با مخاطب خود در تماس قرار بگیرید.
نوشتن علاوه بر مطالعه و داشتن یک فرهنگنامه ذهنی، محتاج زمان، تلاش، تمرکز و البته قریحه درونی نویسندگی است.
از سوی دیگر نوشتن جسارت هم میخواهد، جسارتی برای خودابرازی در مقابل در هزاران نفر!
تأکید میکنم که نوشتن محتاج آزمون و خطاهای مکرری در عرض چند سال است.
۵- شالوده یک نظام ذهنی استوار را در نوشتههای خود ایجاد کنید.
ارنست همینگوی جایی گفته بود:
نوشتن معماری است و نه طراحی داخلی.
من در وبلاگستان به وبلاگهای زیادی برخوردهام که نویسندگان آنها استعداد خوبی برای نوشتن دارند. اگر جزء جزء هر پست آنها را ببینید، میتوانید آثار نبوغ را در بعضی از آنها پیدا کنید.
اما مشکل این بلاگرها عموما این است که یک شالوده و اسکلت برای نوشتههای خود ندارند. نوشتههای آنها بند بند نیست. مخاطب آنها نمیداند سر و ته نوشته آنها کجاست. آنها گاهی دچار پرشهای فکری هم میشوند.
طبعا دنبال کردن مستمر چنین نوشتههایی بسیار دشوار است.
اگر میخواهید نوشتهای خوب داشته باشید، باید بتوانید مینیمیال سخن بگویید. ابتدا در چند جمله هدف کلی از نوشتن پست را بیان کنید و مخاطب را مشتاق خواندن پاراگرافهای بعدی کنید و بعد منظم و نظاممند بنویسید.
جدا کردن جملات از هم در قالب پاراگراف، بولد کردن کلمات کلیدی مهم، استفاده از خطوط حد فاصل، عناوین میان پستی هم در این راه به شما کمک میکنند.
۶- به جای نگرانی در مورد سبک و شیوه نوشتاری، روی خود محتوای ارائه شده تمرکز کنید.
پائولو کوئلیو جایی گفته است که سبک نویسندگی مثل پیراهن یک بانو میماند، گرچه نوع پوشش مهم است، اما چیزی که مهم است زیبایی خود شخص است.
هدف اصلی شما باید این باشد که پیام مهمتان را به گوش مخاطب خود برسانید. اگر روی پیام اصلی کار نکنید و همهاش در پی ظواهری مثل عکس، طراحی پوسته، SEO سایت یا استفاده از اصطلاحات پیچیده باشید، در نهایت موفق نخواهید بود.
مهم این است که خواننده احساس کند که در پشت همه مطالب شما یک ذهن خلاق وجود دارد که میخواهد پیام، یک شیوه فکری یا زاویه دید متفاوت را آشکارا یا پنهان القا کند.
اگر حتی عده قلیلی از خوانندگان شما متوجه چنین ذهیتی در شما بشوند، رویکردشان به شما متفاوت خواهد بود، افت و خیزهای شما را تحمل میکنند و برای دریافتن آن اشارات و استعارههای پنهان در نوشتههای شما، مطالب شما را با دقت بیشتری میخوانند.
منبع: یک پزشک

مطلب خود را با داستان سرایی شروع کنید
دوشنبه 94/03/04
عنوان خواننده را وادار میکند که بر روی مطلب شما کلیک کند و مقدمهی مطلبتان آنها را به خواندن ادامهی مطلب تشویق میکند.
تیمِ Alex Turnbull و Groove HQ در مورد بهترین راه برای معرفی پُست وبلاگ کار میکردند و در نهایت فهمیدند پستهایی که با داستان سرایی شروع میشوند ۳ برابر دیگر پُستها خوانندهها را جذب میکنند. آنها نه تنها تصمیم به خواندن مطلب میکنند بلکه مدام اسکرول میکنند و علاقه دارند تا انتها مطلب را دنبال کنند.
شروع کردن مطلبتان با یک داستان شخصی کوتاه و یا یک خاطره میتواند شما را در جذب خواننده بسیار کمک کند.
...
تعداد کلمههای هر خط را با استفاده از تصاویر کم کنید
اگر کمی دقت کنید متوجه خواهید شد که بیشتر مطالب یک وبلاگ با تصویری در گوشهی سمت چپ آغاز میشوند.
فکر میکنید چرا نویسندهها همچین کاری را انجام میدهند؟
ممکن است در وهلهی اول بگویید وجود یک تصویر آنهم در ابتدای مطلب میتواند بسیار تاثیر گذار باشد. درست است، وجود همچین موارد بصری میتواند در جلب توجه خواننده بسیار موثر باشد.
اما دلیل دیگری هم هست: تعداد کلمهها در خط.
اگر در ابتدای مطلب، سمت راست/چپ، تصویری قرار دهید مجبور خواهید شد خطوط کوتاهتری را استفاده کنید و در نتیجه کلمات کمتری را در هر خط به کار ببرید. همهی این کارها تاثیرات روانشناسی دارند: کلمات کمتر، درک راحتتر.
متخصص رسانههای اجتماعی، Derek Halpern در این باره میگوید:
کلمات کمتر در هر خط به خواننده کمک میکند تا در مورد مطلبتان سریعتر تصمیم بگیرد.
اگر زیاد با ایدهی عکس گذاشتن موافق نیستید میتوانید اندازهی فونت کلمات را در پراگراف ابتدایی بیشتر کنید.
خیلی از سایتهای معروف از این تکنیک استفاده میکنند.
مطلب مرتبط :

اقرار کنید !
یکشنبه 94/03/03
نوشتن به شما فرصتی میدهد که فکر کنید چگونه میخواهید خود را به جهان بیرون ارائه کنید. روی وب میتوانید باهوشتر، بامزهتر یا مهربانتر باشید، یا میتوانید به یک ضدحالِ حوصلهسربر مبدل شوید. مخاطبان شما (هر قدر که تعداد آنها را کم فرض کنید) در شما ترس از سخن گفتن (صحنههراسی) را ایجاد میکنند. شما از قضاوت آنها میترسید، پس تلاش دارید که پستهایتان را متعادلتر کنید. پاک میکنید، ویرایش میکنید و میبُرید تا زمانیکه ملات را از پستهای خود حذف میکنید.
خوانندگان شما به سرور و نشاط نیاز دارند، پس این را به آنها بدهید. چگونه شکست خوردید؟ آیا منابع طبیعی را به هدر میدهید یا گیاهان را نابود میکنید؟ مرتبا از شغلتان اخراج میشوید؟ همیشه آخرین شیرینی داخل جعبه را شما میخورید؟ دوستان عزیز، این همان چیزی ست که باید دربارهی آن حرف زد. انسان جایزالخطاست؛ یعنی خطا کردن کار انسانهاست. ولی به اشتراک گذاردن خطاها؟
نوشته های مرتبط :
هیچ کس اهمیت نمیدهد ناهار چی خوردید !
1394/03/31 @ 08:00:04 ب.ظ
سلام علیکم
ممنون از مطالبتان
ان شاءالله که قصدمان نوشتن برای برتر شدن نباشد
1394/03/30 @ 06:38:20 ب.ظ
محمودزاده فهرجي [عضو]
ستام خیلی دوست دارم از افرادموفق در وبلاگ نویسی شوم لطفا بنده را در این کار راهنمایی فرمایید
1394/03/30 @ 06:29:19 ب.ظ
محمودزاده فهرجي [عضو]
سلام مطالب بسیار با ارزشی بود استفاده کردیم ممنون
1394/03/29 @ 05:13:26 ب.ظ
مير عمادي [عضو]
با سلام
جالب بود با این دید تا بحال به وبلاگ نگاه نکرده بودم
1394/03/29 @ 12:09:30 ب.ظ
مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو]
سلام
متشکرم
بسیار مفید بود
1394/03/10 @ 09:07:42 ق.ظ
مژگان فتحعلي پور [عضو]
سلام بسيارعالي بودمطلبتون ياعلي