ساعتی به خط بریل


افراد نابینا برای اطلاع از زمان از ساعت های مخصوصی استفاده می کنند که زمان را برای آنها به صورت صوتی اعلام می کند. نمونه های مختلف دیگری هم برای این افراد عرضه شده که آن ها با لمس عقربه و برجستگی های موجود درآن می توانند ساعت و زمان را تشخیص دهند. البته نمونه های گویا در مکان های شلوغ و پرسروصدا کارایی زیادی ندارد. ‏

یک طراح خوش فکر بنام دیوید چاوز ساعتی طراحی نموده که در آن از خط بریل که خط نوشتاری نابینایان می باشد برای اعلام زمان استفاده می شود. فرد با لمس صفحه آن و با توجه به اعداد مشخص در خط بریل میتواند زمان و ساعت را بخواند. این ساعت که نامش Heptica است علاوه بر اینکه از خط بریل برای اعلام ساعت استفاده می نماید دارای طرحی جذاب و زیبا است که خواهد توانست بازار خوبی را بدست آورد و جایگزینی جدید برای مدل های قدیمی تر شود. البته هدف این ساعت فقط افراد نابینا نیست. در واقع بسیار از افراد ممکن است علاقمند باشند چنین ساعتی داشته باشند.

چگونه میشود از نصب مکرر ویندوز خلاص شد؟ (یک ویندوز برای همیشه)

آیا سیستم شما ویروسی شده؟

آیا فایلهای رجیستری آن مخدوش شده است؟

آیا احتیاج به تعمیر و آپگرید ویندوز دارید؟چقدر وقت دارید؟

آیا سیستم شما اصلا بالا نمی آید؟

نصب مجدد ویندوز برای شما کاری خسته کننده و زمان بر است؟

راه کار چیست؟

من به شما روشی را یاد میدهم که تنها  ظرف مدت ۳ دقیقه ویندوز شما دقیقا مثل روز اولش شود!حتی اگر سیستم شما بالا نیاید هم مشکلی وجود ندارد و این راهکار به خوبی به شما کمک میکند!

NORTON GHOST !!

این نرم افزار تحت داس هم کار میکنه.در واقع دو تا فایل اجرایی جدا گانه داره یکی برای ویندوز و یکی تحت داس.

نرم افزار ویندوز رو میتونین روی سیستم نصب کنید و نرم افزار تحت داس رو که به صورت یک فایل iso هست رو هم باید روی یک سی دس یا فلاپی بریزید(به صورت بوت)

یعنی زمانی که سیستم شما بالا هم نمیاد کافیه سی دی نرم افزار تحت داس (فرض میکنیم که قبلا فایل تحت داس رو روی یک سی دس به صورت bootable رایت کردید)رو داخل سی دی رام بگذارید و سیستم رو ریست کنید.میبینید که نرم افزار به راحتی بالا مید و از شما میپرسه که مسیر فایل بک آپی که تهیه کردید رو بدید!خب شما هم اون مسیر رو میدید و بعد درایو ویندوزتون رو براش مشخص میکنید.همین!

نرم افزار در عرض ۳ دقیقه درایو ویندوز رو فرمت میکنه و فایل بک آپ خودش رو جایگین میکنه و به شما یک سیستم نو تحویل میده.

مخلص کلام:فایل راهنمای فارسی استفاده از نرم افزار و همچنین خود نرم افزار در اینجا موجود است

پینوشت:

پیشنهاد میکنیم که اصلا به نرم افزار تحت ویندوز فکر نکنید.بهترین راه استفاده از این نرم افزار اینه که فایل تحت داس اون رو که به صورت بوت روی یک سی دی رایت کردید رو مورد استفاده قرار بدید

پیشنهاد میکنیم که یک ویندوز سالم  با آنتی ویروس آپدیت و کلیه نرم افزار های مورد نیازتون تهیه بکنیدبعد با استفاده از سی دی بوت نرم افزار ،نرم افزار رو در داس بالا بیارید و بعد با استفاده از گزینه های

local>>partition>>to image

درایو ویندوز رو انتخاب کنید و بعد مسیر یک درایو خالی سیستم عاملتون رو به نرم افزار بدید تا از درایو ویندوزتون یک بک آپ بگیره و در مسیری که دادید کپی کنه

بعد از این کار سی دی رو بیرون بیارید و سیستم رو ریست کنید تا ویندوز بالا بیاد

میبینید که در مسیری که دادین یک فایل نورتون قوست با حجم حدودا ۳ گیگ وجود داده.از این فایل باید محافظت کنید و اصلا بهش دست نزنید

هر زمان که خواستید سیستم عاملتون رو رو به راه کنید و مشکلاتش رو رفع کنید مجددا با سی دی نرم افزار رو بالا بیارید و این بار با استفاده از گزینه های زیر یعنی:

local>>partition>>from image

مسیر فایل بک آپ رو بدید و بعد درایو ویندوز رو مشخص کنید تا نرم افزار درایو ویندوز رو فرمت کنه و فایل بک آپش رو جایگزین بکنه تا شما یک سیستم نو داشته باشید!

منبع»گویا آیتی

طنز ... رزم رستم و ویروس !

کنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یک disk داد بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این disk باشد یکی file ناب که بگرفتم از site افراسیاب

چنین گفت رستم به اسفندیار که من گشنمه نون سنگک بیار

جوابش چنین داد خندان طرف که من نون سنگک ندارم به کف

برو حال می کن بدین disk هان! که هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش شتابان به دیدار رایانه اش

چو آمد به نزد mini tower اش بزد ضربه بر دکمه power اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت مَر آن disk را در drive اش گذاشت

نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت یکى list از root دیسکت گرفت

در آن disk دیدش یکی file بود بزد enter آنجا و اِجرا نمود

کز آن یک demo شد پس از آن عیان ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان

به ناگه چنان سیستمش کرد hang که رستم در آن ماند مهبوت و مَنگ

چو رستم دگر باره reset نمود همى کرد hang و همان شد که بود

تهمتن کلافه شد و داد زد ز بخت بد خویش فریاد زد

چو تهمینه فریاد رستم شنود بیامد که لیسانس رایانه بود

بدو گفت همه مشکلش وز آن disk و برنامه ى خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش یکی دیسک bootable آورد پیش

یکى toolkit اَندر disk بود بر اورد آنرا و اِجرا نمود

همى گشت toolkit ، hard اَندرش چو کودک که گردد پى مادرش

به ناگه یکى رمز virus یافت پى حذف اِمضاى ایشان شتافت

چو virus را نیک بشناختش مَر از boot sector بر انداختش

یکى ضربه زد به سرش toolkit که هر byte آن گشت هشتاد bit

به خاک اَندر اَفکند virus را تهمتن به رایانه زد بوس را

چنین گفت تهمینه به شوهرش که این بار بگذشت از پل خرش

دگر باره امّا خریت مکن ز رایانه اصلاً تو صحبت مکن

یادمان باشد ...

یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .
یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .
یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .
یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .
یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .
یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .
یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که که دلی نو بخرم .
یادمان باشد که : فرار راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی .
یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند .
یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم .
یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند .
یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که تو برای من عزیزی ، من هم برایت عزیز باشم .
یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد .
یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد ، نه نگاه !
یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .
یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند .
یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است .
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست .


جان سخت ترین گوشی موبایل جهان + عکس


شرکت سونیم در عرضه گوشی های موبایل جان سخت، شهرت دارد و گوشی های این شرکت در بدترین شرایط آب و هوایی و فیزیکی امتحان خود را با موفقیت پس داده اند.


اخیرا سونیم گوشی جدیدی با نام Sonim XP3 quest معرفی کرده که ویژگی های فیزیکی منحصر به فرد و بی نظیری دارد.


ویژگی های فیزیکی:
کاملا ضد غبار و ضد ذراتی که حتی در حد اندازه میکرو باشند  
بسیار مقاوم در مقابل شوک و ارتعاشات  
باطری 1850 mAhبا 18 ساعت مکالمه و 1500 ساعت آماده به کار  
بلندگو با صدای بسیار بلند  

کاملا ضدآب تا عمق یک متر و تا 30 دقیقه تحمل در برابر آب  
کاملا ضد ضربه تا ارتفاع دو متر (افتادن روی سطوح سخت بتونی)  
مقاوم در بدترین شرایط آب و هوایی(20- درجه تا 55 درجه سانتی گراد)  
قطعات مکانیکی با بالاترین کیفیت و دوام و طول عمر  
صفحه نمایش ضد خش، ضدضربه و ضدآب  
وزن 170 گرم  
کیفیت ساخت فوق العاده
GPSپیشرفته با امکان مسیریابی لحظه به لحظه


ویژگی های فنی:
پشتیبانی تمامی شبکه های ارتباطات جهانی  
چراغ قوه با نور بسیار بالا  
قابلیت ارتقای حافظه با کارت MicroSD  
رادیو  
دارای پشتیبانی جاوا  
پردازشگر ARM9  
دوربین دومگاپیکسل با فلاش


این گوشی موفق به کسب گواهینامه های معتبر Ip67 و MIL-810F شده، که دلیل بسیار محکمی بر جان سخت بودن این گوشی است.


شما می توانید در زیر آب با آن با پیامک ارسال کنید و یا حتی در هنگام عصبانیت آن را پرتاب کنید، بی آن که نگران خراب شدن، شکستن یا از کار افتادن گوشیتان باشید.

این گوشی می تواند مناسبترین وسیله ارتباطی برای امدادگران، آتش نشانان و افرادی که شغل های سخت دارند، باشد.


اگر روسری ام را برندارم ...

حجت الاسلام والمسلمین دکتر مرتضی آقا تهرانی در دوران اقامت امریکا، امامت جمعه شهر نیویورک و مسئولیت موسسه اسلامی آن شهر را به عهده داشت. خاطره ای که پیش روی شماست، در زمان مسئولیت ایشان در موسسه اسلامی شهر نیویورک رخ داده است…

یک روز جلوی در موسسه دختر خانم جوانی جلوی من را گرفت و اظهار داشت: می خواهد مسلمات شود.
سوال کردم چه اطلاعاتی پیرامون اسلام دارید؟ گفت: به نتیجه رسیده ام مسلمان شوم. پیشنهاد مطالعه  چند کتاب را دادم، کتاب ها در اختیارش گذاشته شد؛ بعد از مدتی با اشتیاق به نزدم آمد و گفت: کتاب ها را خوانده و می خواهم مسلمان شوم.
باز چند کتاب دیگر هم به او دادم و گفتم: اینها را هم مطالعه کنید.این کار چند بار همینطور ادامه پیدا کرد. مطمئن بودم جامعیتی از اسلام و مکتب تشیع از مطالعه کتاب ها برایش حاصل شده است. یک روز همین دختر با عصبانیت وارد موسسه شد و گفت: اگر همین الان شهادتین را برایم نخوانید، داخل شهر می روم، داد میزنم و اعلام می کنم، من مسلمان هستم تا همه متوجه بشوند و به این طریق اسلام می آورم. شور و اشتیاق این دختر موجب این شد تا به او قول دهم در مراسم جشن بزرگ میلاد امام حسین (ع) در موسسه ایشان بیایند و مراسم تشرف به اسلام را برگزار کنیم.
روز میلاد امام حسین(ع) مراسم جشن برپا شد و شیعیان زیادی هم در جلسه شرکت کردند، به عنوان یک میان برنامه اعلام کردیم یک دختر فرانسوی مقیم نیویورک با اطلاع و آگاهی دین اسلام و مکتب تشیع را برگزیده و مراسم تشیع الان برگزار می گردد.
در این میان شخصی از داخل جمعیت بلند شد و گفت: اصلا این دختر از اسلام چه می فهمد که می خواهد مشرف بشود؟ بنده نیز سوالی را مطرح کردم و گفتم هرکس جواب را می داند پیرامون آن توضیح دهد؟ سوال درباره مسئله «بداء» بود که از اعتقادات مسلم ما شیعیان است.هیچکس جوابی نداد! سوال را از این دختر پرسیدم؟ توضیحاتی پیرامون آن به جمعیت ارائه داد.
سپس در جلوی جایگاه قرار گرفت؛ پس از اقرار به شهادتین و ارایه عقاید به او، اذان درگوش راست و اقامه در گوش چپ او خوانده شد. رسما به اسلام و مکتب تشیع گروید و نام او را «رقیه» نهادیم.
چند روزی از این قضیه گذشت تا اینکه همین دختر را با حجاب کامل اسلامی هم راه با مرد و زنی دیدم، به نظر می آمد پدر و مادرش باشند. در خیابان جلوی مدرسه با ما برخورد نمودند.
آن مرد و زن (پدر و مادرش) با زبان فرانسوی شروع به سر و صدا کردند؛ چرا دختر مارا مسلمان نموده اید؟ به او بگویید حجابش را بردارد… سر و صدا باعث شد عده ای دور ما جمع شوند. در همان حین، احساس کردم این دختر تازه مسلمان الان در شرایط سختی است و خیال کردم دارد خجالت می کشد. به موسسه رفتم و زنگ زدم ایران دفتر آیت الله مظاهری و پرسیدم: آیا در چنین شرایطی اگر اصل دین شخص در خطر باشد به نظر شما اجازه می دهید روسری را بردارد؟ در این مورد خاص ایشان فرمودند اشکال ندارد. به سرعت برگشتم و به این دختر گفتم: با یکی از مراجع تقلید صحبت کردم و در مورد شما فرمودند: اگر دین شما در معرض خطر است اشکال ندارد و شما می توانید روسری را بردارید، آنچه در جواب شنیدم این بود: دختر تازه مسلمان به من گفت: این حکم از احکام ثابت و اولیه است یا از احکام ثانویه و بنا بر ضرورت است؟ گفتم از احکام ثانویه می باشد. تا این را شنید، گفت:« اگر روسری خود را برندارم و بخاطر حفظ حجابم کشته شوم آیا من شهید محسوب میشوم؟»  گفتم: «بله!»  گفت: « والله روسری خود را برنمی دارم هرچند در راه حفظ حجابم جانم را از دست بدهم.» البته بعد از این ماجرا خانواده او نیز با مشاهده رفتار بسیار مودبانه دخترشان از این خواسته صرفنظر کردند.
آنها عازم فرانسه بودند و با همان حال به طرف فرانسه روانه شدند، آدرس یک مرکز دینی که دوستان ما در آنجا بودند به او دادم و بعدا هم متوجه شدم که الحمدلله با یک جوان مسلمان فرانسوی ازدواج نموده است.