یک شبی مجنون نمازش را شکست
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یارب از چه خوارم کرده ای ؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای ؟
گفت ای بیچاره لیلایت منم !
در رگ پیدا و پنهانت منم !
سالها در جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی … !
شاعر : عبداللهی
1390/12/22 @ 11:06:33 ق.ظ
جعفر [بازدید کننده]
از استاد گلمه
عبداله باقري حميدي
1390/12/13 @ 05:45:45 ب.ظ
جعفری ندوشن [عضو]
خیلی خوب گفتید
باز هم ممنون از سخت کوشیتون
با تشکر در پناه حق
____
من نگفتم شاعرش گفته :دی